کلبه سبز

کلبه سبز

تصمیم گرفتیم تادرکنار هم توی یک کلبه سبزقشنگ کنار هم باشیم

يك پسر تگزاسي براي پيدا كردن كار از خانه به راه افتاده و به يكي از اين فروشگاهاي بزرگ كه همه چيز مي فروشند (Everything Under a Roof) در ايالت كاليفرنیا رفت.

مدير فروشگاه به او گفت : يك روز فرصت داري تا به طور آزمايشي كار كرده و در پايان روز با توجه به نتيجه كار در مورد استخدام تو تصميم ميگيريم.

در پايان اولين روز كاري مدير به سراغ پسر رفت و از او پرسيد كه چند مشتري داشته است ؟

پسر پاسخ داد كه يك مشتري

مدير با تعجب گفت: تنها يك مشتري ...؟ بي تجربه ترين متقاضيان در اينجا حدقل 10 تا 20 فروش در روز دارند. حالا مبلغ فروشت چقدر بوده است ؟

پسر گفت: 134,999.50 دلار

مدير تقريبا فرياد كشيد : 134,999.50 دلار .....؟

مگه چي فروختي ؟

پسر گفت : اول يك قلاب ماهيگيري كوچك فروختم، بعد يك قلاب ماهيگيري بزرگ، بعد يك چوب ماهيگيري گرافيت به همراه يك چرخ ماهيگيري 4بلبرينگه. بعد پرسيدم كجا ميريد ماهيگيري ؟ گفت : خليج پشتي

من هم گفتم پس به قايق هم احتياج داريد و يك قايق توربوي دو موتوره به او فروختم.

بعد پرسيدم ماشينتان چيست و آيا ميتواند اين قايق را بكشد؟ كه گفت هوندا سيويك

من هم يک بليزر دبليو دي4 به او پيشنهاد دادم كه او هم خريد

مدير با تعجب پرسيد : او آمده بود كه يك قلاب ماهيگيري بخرد و تو به او قايق و بليزر فروختي ؟

 

پسر به آرامي گفت : نه ، او آمده بود يك بسته قرص سردرد بخرد كه من گفتم

بيا براي آخر هفته ات يك برنامه ماهيگيري ترتيب بدهيم، شايد سردردت بهتر شد !چاک از یک مزرعه‌دار در تکزاس یک الاغ خرید به قیمت ۱۰۰ دلار. قرار شد که مزرعه‌دار الاغ را روز بعد تحویل بدهد. اما روز بعد مزرعه‌دار سراغ چاک آمد و گفت: «متأسفم جوون. خبر بدی برات دارم. الاغه مرد.»
چاک جواب داد: «ایرادی نداره. همون پولم رو پس بده.»
مزرعه‌دار گفت: «نمی‌شه. آخه همه پول رو خرج کردم.»
چاک گفت: «باشه. پس همون الاغ مرده رو بهم بده.»
مزرعه‌دار گفت: «می‌خوای باهاش چی کار کنی؟»
چاک گفت: «می‌خوام باهاش قرعه‌کشی برگزار کنم.»
مزرعه‌دار گفت: «نمی‌شه که یه الاغ مرده رو به قرعه‌کشی گذاشت!»
چاک گفت: «معلومه که می‌تونم. حالا ببین. فقط به کسی نمی‌گم که الاغ مرده است.»
یک ماه بعد مزرعه‌دار چاک رو دید و پرسید: «از اون الاغ مرده چه خبر؟»
چاک گفت: «به قرعه‌کشی گذاشتمش. ۵۰۰ تا بلیت ۲ دلاری فروختم و ۸۹۸ دلار سود کردم.»
مزرعه‌دار پرسید: «هیچ کس هم شکایتی نکرد؟»
چاک گفت: «فقط همونی که الاغ رو برده بود. من هم ۲ دلارش رو پس دادم.»

//////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
//////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////

 

 

 

 

 

 


نظرات شما عزیزان:

علی
ساعت21:34---23 خرداد 1391
سلام حسن آقا ممنون ازشما .امیدوارم بقیه بزرگواران هم همکاری داشته باشند

موفق باشید


حسن
ساعت0:28---23 خرداد 1391
بسیار لذت بردم


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: خانواده کلبه سبز ׀ تاریخ: یک شنبه 22 خرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , delbaz.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com